اخبار > آموزه‌های کرونا به طراحان، معماران و شهرسازان کشور


 
  آموزه‌های کرونا به طراحان، معماران و شهرسازان کشور
 

آموزه‌های کرونا به طراحان، معماران و شهرسازان کشور

 

مصاحبه‌شونده: سیّدمحمد بهشتی، عضو پیوسته و رئیس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران

مصاحبه‌گر: سجادمحمد یارزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز

 

به نظر جناب ‌عالی وضعیت معماری و شهرسازی و تعاملات اجتماعی شهری ما در فرایند کرونا و پسا کرونا تغییر خواهد کرد؟

یادم هست مقاله‌ای از هایدگر مطالعه می‌کردم با این موضوع که«انسان معاصر بی‌خانمان شده است». در این مقاله به این اشاره شده بود که مفهوم خانه نزد انسان مغفول مانده است و هر اثر معماری به نازل‌ترین مراتب کارکرد خود تنزل پیدا کرده است. در حالی که ما به گذشته نگاه می‌کنیم، پیش از دوره معاصر، می‌بینیم که درست است مراتب نازلی و کارکردی در همه بناها وجود داشته است ولی آن بناها فقط پاسخگوی فوری‌ترین، حیاطی‌ترین و نازل‌ترین نیاز بشر نبود، بلکه به مراتب عالی‌تری هم پاسخ می‌داد. برای مثال، در مورد موضوع خانه، می‌بینیم که خانه محل سکنا گزیدن و آرامش بوده است، در حالی که در دوره معاصر خانه تبدیل شده به خوابگاه، تبدیل شده به ماشینی که نیازهای اولیه ما را پاسخ می‌دهد ولی نیازهای معنایی ما را پاسخگو نیست و خانه‌هایی ساخته می‌شود که فقط پاسخ ابتدایی‌ترین نیازهای ما را می‌دهد.

از جمله اولین دستاوردهای کرونا، به نظر من، این است که «مفهوم خانه را به ما برگرداند»، یعنی در جهان با این پدیده مواجه هستیم که همه دنیا باید پناه ببرند به خانه. خانه شد محل امن و سکنا گزیدن، یعنی تقاضای سکنا گزیدن آشکار شد. حالا خانه شد محل رجوع‌؛ ولی خانه‌های ما نقص دارند. این جنس پاسخگویی و معنای خانه به مفهوم حقیقی کلمه نیست.

و به قول حضرت مولانا:

آب کم جو تشنگی آور به دست          تا بجوشد آبت از بالا و پست

سخن مولانا حکایت از این دارد که اگر خانه ما مفهوم سکنا گزیدن، آرامش و آسایش را از دست داده است، در اثر شکل معماری نبوده است، بلکه به این دلیل است که در درون خودمان تقاضای به سکنا وجود نداشت. این پاندمی باعث بیداری آن شد؛ پس نتیجه می‌گیریم از این به بعد خانه‌هایمان باید پاسخگوی آرامش، آسایش و مفهوم حقیقی یک خانه باشد.

 

به نظر جناب عالی کرونا در سبک زندگی چه تأثیری خواهد داشت؟

تداوم شرایط بحرانی و قرنطینه باعث شد «سبک زندگی» ما دگرگون شود. ببینید معماری لباسی به قامت سبک زندگی است. اگر سبک زندگی‌ها دچار دگرگونی شود طبیعی است این دگرگونی در معماری و شهرسازی ما هم تأثیر خواهد داشت، مثلاً در دانشگاه‌ها بخش قابل توجهی از فضای آموزشی، کلاس‌ها، صندلی‌ها چقدر فضای ساختمانی اضافه آمده است و الان در خانه‌ها چقدر فضاها نیاز داریم تا بتواند به ما تمرکز بدهد، در کلاس درسمان شرکت کنیم بدون اینکه خللی در زندگی‌مان ایجاد شود. در مورد کار نیز همین طور، داد و ستد همین طور، خیلی چیزهای دگرگون می‌شود. اگر این شرایط تداوم یابد حتماً انعکاس پیدا می‌کند در تعاریفی که ما از بناهایی که برای فعالیت‌های مختلف طراحی می‌کنیم که مثال به عینه‌ آن در خانه است. یعنی خانه‌های ما از این به بعد باید طوری طراحی شود که محل کارمان هم باشد.

برای مثال، مردم روزها بیرون از خانه کار می‌کردند و غروب‌ها برای استرحت به خانه می‌آمدند و حالا اگر احیاناً بین دیوارها ایزولاسیون وجود ندارد و چون ما شبانه روز در خانه ماندیم فهمیدیم این مسائل رعایت نشده و آزاردهنده است. پس این نکتة مهمی است که معماران در طراحی فضاها باید به ایزولاسیون توجه ویژه داشته باشند. این مسئله در الگوی زندگی تأثیر دارد و حتماً باید معماران در طراحی جدید تغییراتی و تمهیداتی برای این مسئله داشته باشند.

این نکته مهم است که ما در ایران حدود 70 درصد حوادث غیر مترقبه داریم، اعمّ از زلزله، خشک‌سالی، سیل و بحران‌هایی که شرایط ما را ناپایدار می‌کنند. قبل از دوران معاصر، یعنی یک قرن اخیر، وقتی به تاریخ و فرهنگمان مراجعه می‌کنیم می‌بینیم سرزمین ما یک سرزمین بی‌قرار است و فرهنگمان حکایت از این دارد که ما زیستن در یک سرزمین بی‌قرار را بلد بودیم، اما در 70 سال اخیر، خصوصاً به دلیل پول نفت، و الگوبرداری تقلیدی از سرزمین‌هایی که بی‌قرار نیستند ـ این سرزمین‌ها در واقع سرزمین‌های پایدار و نظامندی هستند ـ عملاً الگوی زیست و فرهنگمان دچار دگرگونی و اغتشاش شده است. در گذشته ما فرهنگ «روز مبادا» داشتیم، یعنی ما بحران بعدی را داشته باشیم در عین اینکه بحران قبلی را پشت سر گذاشته باشیم. در هر بحرانی خساراتی وارد می‌شود در صورتی که امروزه عادت نداریم به «روز مبادا»؛ یعنی در مقابل این بحران‌ها بی‌سپر و بی‌پناه هستیم. برای مثال، فرض کنید در بحث شهرسازی کل برنامه‌ریزی ما الگوی‌برداری از غرب است. در جهان غرب بحران‌ها به این ترتیب نیست که ما در سرزمینمان داریم. آنها اصلاً روز مبادا ندارند، زلزله و سیل‌های مخرب ندارند. ما آمدیم الگوبرداری از اروپا کردیم.

بنده خاطرم هست در بم زلزله آمد. با بررسی‌هایی که انجام دادند آخرش خسارت‌ها تقصیر زلزله افتاد. در رشت برف می‌بارد و سقف خانه پایین می‌آید، بررسی می‌کنند و همه تقصیرها را گردن بارش برف می‌اندازند، در حالی که برف طبیعی‌ترین حادثه‌ای است که می‌تواند اتفاق بیفتد. زلزله طبیعی‌ترین حادثه است. این نشان می‌دهد که ما چقدر دچار بی‌توجهی به مختصات سرزمین‌مان شدیم و اثرش این شد که فرهنگ «روز مبادا» فراموش شد. خوب باید برای روز مبادا در خانه‌هایمان صندوق داشته باشیم. مثلاً انبار داشتیم، یکسری چیزها در آن داشتیم که برای عبور از بحران‌ها به ما کمک می‌کرد. پس این در مقیاس شهر هم عملاً بوده. امروز شهرسازی و معماری‌مان تناسب دارد با سرزمین‌هایی که بی‌قرار نمی‌شوند. یکی از اثراتی که این پدیده کرونا می‌گذارد این است که به یادمان می‌آورد که در چه سرزمینی زندگی می‌کنیم؛ در سرزمین بی‌قراری‌ها. و اتفاقاً در قیاس با مردم جهان، ما چون در بی‌قراری‌ها زندگی می‌کنیم این توانایی را داریم که مقاومت بیشتری بکنیم و حتی بی‌قراری‌ها را تبدیل به فرصت بکنیم.

در صورتی که کشورهایی که جزو کشورهای بی‌قرار نیستند وقتی دچار چنین حوادثی می‌شوند برخورد مناسبی ندارند. مسئله دیگر که الان خود به خود مشخص می‌شود اینکه جهان و ایران به قبل از کرونا برنخواهد گشت، یعنی این حادثه‌ای نیست که بیاید و بگذرد و تمام شود. ما به شرایط قبل کرونا برنمی‌گردیم، یعنی شرایط جدیدی در زندگی ما به وجود خواهد آمد.

 

به نظر جناب‌ عالی، آیا بحران کرونا باعث تغییر در بازخوانی ایده (کانسپت) تقسیمات فضایی معماری و شهرسازی خواهد شد و قوانین و مقررات شهرسازی و معماری چه نقشی دارد،به عنوان مثال، نقش بالکن در فعالیت‌های اجتماعی و شهری؟

به نظر بنده از دست رفتن فضای نیمه‌باز، از دست رفتن حیاط خانه‌ها، دلایل اقتصادی دارد تا ضوابط و مقرارت. تقریباً بعد از دهه 40، دچار بحران‌های فرهنگی و اجتماعی شدیم که اثرات آن بعد از دهه 60 کاملاً آشکار شد؛ همه چیز تنزل پیدا کرد به نازل‌ترین مرتبه، تا جایی رسید که فکر کردند که تراس مثلاً چقدر فایده دارد. ساختمان تبدیل شد به کالا و حالا این کالا در بازار مسکن چقدر خریداری می‌شود. وقتی واحدهای آپارتمان متری 20 میلیون تومان است فروشنده نمی‌تواند تراس را به آن مقدار بفروشد، بنابراین ماهیت تراس از دست می‌رود. قیمت بر ضوابط و مقررات ربطی ندارد. کالا شدن ساختمان بود که ارزش آن را پایین آورد و باعث از بین رفتن آن شد. از دهه 70 به بعد می‌بینیم تغییر و تحولاتی اتفاق می‌افتد. جامعه ما رو به مدنیت سوق می‌یابد، کیفیت موضوعیت پیدا می‌کند و همچنین اثراتش از سال‌های 85 به بعد آشکار می‌شود. الان وقتی در شهر بچرخید می‌بینید ساختمان‌های با کیفیت تعدادشان زیاد ‌شده است. زیاد شدن ساختمان‌های با کیفیت حکایت از این دارد که بالاخره یک تغییر و تحولی در سلیقه جامعه صورت گرفته است.

قوانین و مقررات سهمی برای شهر قائل نبودند. تغییر و تحولاتی در قوانین اجتماعی در جامعه اتفاق می‌افتد که حتی اثر می‌گذارد در قوانین و مقررات شهرسازی و معماری جامعه. برای مثال از سال 1393 است که در وزارت راه و شهرسازی کمیته فنی (تخصص معماری، طراحی شهری، بافت‌های واجد ارزش) شکل پیدا می‌کند و عملاً در شهرداری‌ها کمیته معماری تشکیل می‌شود؛ اسم آن «کمیته بنا» بعدش «کمیته معماری» می‌شود و بدین صورت موضوع کیفیت معماری موضوعیت پیدا می‌کند.

پس به لحاظ فرهنگی و اجتماعی تغییر و تحولاتی اتفاق افتاده که اثرات آن در معماری و شهرسازی پدیدار می‌گردد. پس این تغییر شرایط بحران تقاضاها را پدید می‌آورد که این باید انعکاس پیدا کنند در طراحی شهری و معماری ما.

 

پیام جناب عالی به عنوان یک متخصص به معماران و شهرسازان در پسا کرونا چیست؟

معماران ما و شهرسازان ما الان باید اتفاقاً خیلی هوشیار باشند که نظام طراحی قبل دگرگون شده. ما با صورت مسئله‌های جدید مواجه شدیم، بنابراین باید این دگرگونی‌ها را خوب بشناسند و برایش راه حل پیدا کنند و در طراحی شان اعمال کنند.

پس این قوانین و مقررات نیست، این احوال جامعه است که برخی قوانین و مقررات را خاموش می‌کند برخی‌شان را دور می‌ریزد و قوانین جدید ایجاد می‌کند. در روحیه اجتماعی فضای شهر را ببیند، مثلاً قبل از دهه 80 امتیازات این بود که شهر زیر پایت است یعنی این یک ارزش بود یعنی آرام آرام این طور می‌شد که چرا زیر پایت را نگاه می‌کنی، سرت را بگیر بالا و آسمان را تماشا بکن. شهرها فاقد سر و صدای پرنده شده بود فاقد پرواز پرنده شده بود ولی حالا شهر دارد به کیفیت خودش برمی‌گردد؛ پرنده‌ها دارند برمی‌گردند. دوباره صدای پرنده‌ها را می‌شنویم، یعنی صورت مسئله به مفهوم عمیقش دچار دگرگونی می‌شود. تازه دارد مفهوم همسایگی معنا پیدا می‌کند. مفهوم محله تعریف جدید پیدا خواهد کرد و خیلی چیزهای دیگری در طراحی و شهرسازی و تعاملات اجتماعی پیرامون آن دگرگونی خواهد یافت. و این درس مهمی برای آینده معماری و شهرسازی ما خواهد داشت.

 

   زمان انتشار: چهارشنبه ١٨ تير ١٣٩٩ - ١٠:١٧ | نسخه چاپي

خروج




             

 

درباره همایش
مهلت ارسال مقالات: ۱۵ شهریور ۱۳۹۹

زمان برگزاری همایش: ۲۹ و ۳۰ مهر ۱۳۹۹



 

 

 

تماس با ما
خیابان ولیعصر، بالاتر از تقاطع امام خمینی، نبش کوچه شهید حسن سخنور، پلاک ۲۹، پژوهشکده هنر
كدپستي : 1137636811
تلفن : ۹۲-۶۶۹۵۶۱۹۰
دورنگار : 66951189
رایانامه : art.corona@aria.ac.ir


پیوندها
فرهنگستان هنر
پژوهشکده هنر
دانشگاه هنر
کمیسیون ملی یونسکو
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
دانشگاه سوره
معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران
معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
دانشگاه هنرهای اسلامی_ایرانی استاد محمود فرشچیان